تئوری مزیت رقابتی چیست؟ مدل رقابتی مایکل پورتر
مایکل پورتر استراتژیست بزرگ دانشکده مدیریت بازرگانی دانشگاه هاروارد، در سال ۱۹۹۰ تئوری مزیت رقابتی ملتها را مطرح نمود. پورتر در پیپاسخ به این سوال بود که چرا برخی ملتها در رقابت بین المللی موفق و برخی دیگر ناموفق هستند. پورتر به عنوان مشاور عالی استراتژیک دولتها، تدوینگر برنامههای استراتژیک کشورهای متعددی چون ایالات متحده، کانادا، نیوزیلند، کره، سنگاپور، اسپانیا و… تجارب با ارزشی در خصوص دلایل موفقیت و یا عدم موفقیت کشورها در بازرگانی بین الملل کسب کرد. او بر اساس تحقیقاتی که طی دهه ۸۰ در ۱۰ کشور منتخب شامل دانمارک، آلمان، ایتالیا، ژاپن، کره، سنگاپور، سوئد، سوئیس، انگلستان و ایالات متحده داشت، توانست تئوری مزیت رقابتی ملتها را ارائه نماید.
انواع مزیتهای رقابتی:
به عقیده پورتر در هر کشور چهار عامل اصلی و دو عامل فرعی، محیطی را شکل میدهد که موجب افزایش یا کاهش مزیت رقابتی شرکت ها و صنایع کشور میشود.
عوامل اصلی در استراتژی رقابتی پورتر:
• شرایط عوامل تولید( برخورداری از عوامل یا منابع اولیه تولید)
• شرایط تقاضا در داخل کشور
• وجود صنایع مرتبط و پشتیبانی کننده
• استراتژی شرکت، ساختار و رقابت
عوامل در کنار هم میتوانند موجب ایجاد مزیت رقابتی در یک کشور شوند. هر کشور میتواند با در اختیار داشتن این عوامل در رقابت های بین الملل موفق عمل نماید. با این وجود پورتر دو عامل فرعی دیگر را نیز در مدل خود لحاظ میکند.
عوامل فرعی در استراتژی رقابتی پورتر:
• دولت
• وقایع پیش بینی نشده
نمونه تحلیل پورتر:
۱.شرایط عوامل تولید ( برخورداری از عوامل یا منابع اولیه تولید ):
یکی از عواملی که موجب موفقیت کشورها در بازرگانی بین الملل میشود، برخورداری از منابع اولیه لازم برای تولید است. پورتر عوامل تولید را به دو بخش تقسیم نموده:
•عوامل پایه:
شامل عواملی چون منابع طبیعی، آب و هوا، موقعیت مکانی، و… که قابلیت تغییر در آنها وجود ندارد.
•عوامل پیشرفته:
شامل عواملی چون زیرساختهای ارتباطی، نیروی کار ماهر، امکانات پژوهشی و دانش فنی که با سرمایهگذاری قابلیت تقویت دارند.
پورتر بر این باور است که عوامل پیشرفته، برای کسب مزیت رقابتی اهمیت زیادی دارند. این عوامل حاصل سرمایه گذاری افراد، شرکتها و دولتها است؛ بنابراین سرمایه گذاری دولتی در زمینههای آموزش عالی و پایه، بهبود مهارتهای عمومی و سطح دانش افراد جامعه و تشویق به انجام تحقیقات پیشرفته در قلمرو آموزش عالی میتواند کیفیت عوامل پیشرفته را ارتقا دهد.
۲. شرایط تقاضا در داخل کشور:
عامل دیگر موفقیت کشورها در بازرگانی بین الملل، وضعیت تقاضای داخلی است. شرکتها معمولاً بیشترین حساسیت را نسبت به نیازهای نزدیکترین مشتریان خود دارند. به همین دلیل تقاضای داخلی تاثیر چشمگیری در عملکرد بین المللی شرکت ها دارد. به اعتقاد پورتر تقاضای داخلی دارای دو جنبه کمی و کیفی است:
•کمیت تقاضا:
به اعتقاد پورتر در صورتیکه جمعیت یک کشور زیاد باشد، یا به عبارت بهتر تقاضا برای محصولات در بازار داخلی بالا باشد، کسب و کار ها میتوانند فروش بیشتر داشته و بهتر رشد کنند. در نهایت بالا بودن کمیت تقاضا موجب تسهیل ورود کسب و کار به بازرگانی بین الملل میشوند. برای مثال بازار چین یک بازار بزرگ است و کسب و کارهای چینی با انبوه تقاضا در بازار داخلی مواجه هستند. این مقدار تقاضا موجب تولید در مقیاس بالا شده و شرایط توسعه کسب و کار را فراهم می آورد.
•کیفیت تقاضا:
موضوع دیگری که مورد توجه پورتر قرار گرفت، کیفیت تقاضا است. هرچند ممکن است میزان تقاضا در کشوری مانند هند بالا باشد؛ اما آیا کیفیت تقاضا نیز در حد بالایی است؟ پورتر اعتقاد دارد در برخی از کشورها که کیفیت تقاضا بالاست، شرکت ها مجبور به ارائه محصولات با کیفیت هستند که این موضوع منجر به ایجاد مزیت رقابتی برای شرکتها در بازارهای بین المللی میشود. برای مثال مصرف کنندگان اروپای غربی کیفیت تقاضای بالایی دارند لذا تولیدکنندگان این کشورها باید محصولات با کیفیتی را عرضه نمایند تا مورد توجه مشتریان داخلی قرار گیرد. طبیعی است محصولی که در این کشورها با کیفیت بالا تولید میشود، میتواند در سایر کشورها نیز علاقهمندان زیادی پیدا کند.
۳. وجود صنایع مرتبط و حمایت کننده:
سومین عنصر با اهمیت در ایجاد مزیت برای یک صنعت، وجود صنایع مرتبط و حمایت کنندهای است. یکی از اجزای مهم مدل کسب و کارها، شرکای تجاری آنها هستند که بر عملکرد کسب و کار تأثیر بسیار دارند. در صورتی که صنایع مرتبط و پشتیبان بتوانند کیفیت بالایی را ارائه کنند، موفقیت کسب و کارها در بازرگانی بین الملل تسهیل میشود. این صنایع میتوانند شامل تامین کنندگان مواد اولیه یا تجهیزات، توزیع کنندگان و فروشندگان، سیستم های توزیع محصول، موسسات تحقیقاتی، سرویس های مالی مانند بانکها و بورس اوراق بهادار، سیستم های حمل و نقل، دانشگاه ها، مراکز و موسسات تحقیقاتی باشند.
۴. استراتژی شرکت، ساختار و رقابت:
چهارمین عنصر اصلی مزیت رقابتی در مدل پورتر استراتژی، ساختار و حالت رقابتی شرکت ها در داخل کشور است. شرکتی که استراتژی های توسعه ای و ساختاری متناسب با شرایط بازار دارد می تواند موفقیتهای بیشتری به دست آورده و از فرصت های بیرونی استفاده بیشتری ببرند. توان کسب و کارها در استفاده از فرصتها یکسان نیست. یکی از عوامل بسیار با اهمیت در افزایش توان شرکتها، سطح رقابت در بازار داخلی است. رقابت در بازارهای داخلی موجب افزایش توان کسب و کارها می شود. این موضوع کمک میکند تا کسب و کارهایی که در بازار داخلی رقابتپذیر شدهاند، در بازارهای بین المللی نیز موفق عمل نمایند.
حوادث غیر مترقبه، جنگ، تحریمهای اقتصادی، شوک های نفتی، بحرانهای اقتصادی_سیاسی، تغییرات تکنولوژی از جمله عوامل پیش بینی نشده ای هستند که میتوانند بر عملکرد کشورها در بازرگانی بینالملل تاثیر بگذارند.
۵. دولت:
پورتر معتقد است علاوه بر چهار عامل اصلی یادشده، دولت نیز بر ایجاد مزیت رقابتی شرکت ها و صنعت ها موثر است. سیاستهای پولی، مالی و بازرگانی و قوانین مالیاتی، قوانین مربوط به صادرات، واردات و ضد تراست، نرخ ارز، حجم پول و نرخ بهره، تورم، توافق های رسمی و غیر رسمی مقامات سیاسی، برقراری یا توسعه روابط سیاسی تجاری یا قطع روابط اقتصادی_ تجاری با سایر کشورها جمله بارزترین عوامل تاثیر گذار بر رقابت پذیری بنگاهها، صنایع و کشورها است که به طور مستقیم با دولت ها در ارتباط هستند.
6.وقایع پیش بینی نشده:
حوادث غیر مترقبه، جنگ، تحریم های اقتصادی، شوک های نفتی، بحران های اقتصادی_سیاسی، تغییرات تکنولوژی از جمله عوامل پیش بینی نشده ای هستند که می توانند بر عملکرد کشورها در بازرگانی بین الملل تاثیر بگذارند.